این روز ها هوا هم سردی اَش شده
راستی
هر روز کنار پنجره بنشین
همراه با باران
منتظرت بودم را بخوان
دلم برای ِ صدایت تنگ می شود
صدای ضبط شده ی مَ.ن را هم پاک کن
نمی خواهم دوباره صدایت بگیرد ...
خاطرات را با خودم می برم
خیالشان پیش ِ تو
مواظبشان باش
پشت ِ سرم آب نریز
ببین دارد باران می بارد
او هم آمده به بدرقه اَم..
باران می بارد ...
باید بروم
دارد دیر می شود
باید بروم دیگر . . .
اقلیم احساس
(بی مخاطب)